معنی تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده, معنی تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده, معنی تاf bاc، /d] omcbi، /d] bاc، kjpct، تاfdbi, معنی اصطلاح تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده, معادل تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده, تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده چی میشه؟, تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده یعنی چی؟, تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده synonym, تاب دار، پیچ خورده، پیچ دار، منحرف، تابیده definition,